چرا بايد حادثه عاشورا را زنده نگه داریم؟| آیا روایتی بر برپايى مراسم عزادارى داریم؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی دیگر از شبهاتی که با فرارسیدن ماه محرم دشمنان اسلام آن را در فضاهای مجازی مطرح می کنند این است که چرا بايد خاطره حادثه اى را كه 1360 سال پيش اتفاق افتاده است، زنده كرد و مراسمى به ياد آن خاطره برگزار كرد؟ اين رويداد جريانى تاريخى بوده است كه زمان آن گذشته است; تلخ يا شيرين، هر چه بوده است آثار آن تمام شده است. چرا بايد بعد از گذشت نزديك به چهارده قرن، ياد آن جريان و آن حادثه را زنده نگه داريم و مراسمى براى آن بر پا داريم؟
پاسخ اين سؤال، چندان مشكل نيست. براى اين كه به سادگى می توان به هر نوجوانى تفهيم كرد كه حوادث گذشته هر جامعه میتواند در سرنوشت و آينده آن جامعه آثار عظيمى داشته باشد. تجديد آن خاطره ها در واقع نوعى بازنگرى و بازسازى آن حادثه است، تا مردم از آن جريان استفاده كنند. اگر حادثه مفيدى بوده است و در جاى خود منشأ آثار و بركاتى به شمار مىرفته است، بازنگرى و بازسازى آن نيز مىتواند مراتبى از آن بركات را داشته باشد.
علاوه بر اين، در همه جوامع انسانى مرسوم است كه به نوعى، از حوادث گذشته خود ياد مىكنند; آن ها را بزرگ شمرده و به آن ها احترام مىگذارند. خواه مربوط به اشخاصى باشد كه در پيشرفت جامعه خود مؤثر بوده اند، نظير دانشمندان و مخترعان، و خواه مربوط به كسانى باشد كه از جنبه سياسى و اجتماعى، در رهايى ملت خود نقش مؤثرى داشته اند و قهرمان ملى بوده اند. همه عقلاى عالم براى اين گونه شخصيت ها آيين هاى بزرگداشتى را منظور مىكنند. اين كار بر اساس يكى از مقدس ترين خواسته هاى فطرى است كه خدا در نهاد همه انسان ها قرار داده است، و از آن به «حس حق شناسى» تعبير مىكنيم. لذا اين خواسته فطرى همه انسان ها است كه در برابر كسانى كه به آن ها خدمت كرده اند حق شناسى و شكرگزارى كنند، آنان را به خاطر داشته باشند و به ايشان احترام بگذارند.
از آن جا كه معتقديم حادثه عاشورا حادثه عظيمى در تاريخ اسلام بوده است، و نقش تعيين كننده اى در سعادت مسلمان ها و روشن شدن راه هدايت مردم داشته است، اين حادثه در نظر ما بسيار ارزشمند است. لذا بزرگداشت و بازسازى اين حادثه و به خاطر آوردن آن، موجب مىگردد تا بتوانيم از بركات آن در جامعه امروز نيز استفاده كنيم. اين جواب را به طور كلى مىتوان در مقابل سؤال نوجوان ها ارائه داد و آنان را قانع كرد كه زنده نگه داشتن ياد بعضى از خاطره ها و بازسازى برخى از حوادث كه در گذشته اتفاق افتاده است، كار عاقلانه اى است، و ممكن است منافع و مصالحى را براى جامعه تأمين كند. همان طور كه اصل آن حادثه تأثير مفيدى در جامعه آن روز داشته، تجديد خاطره و بازسازى آن نيز مىتواند آثارى متناسب با خود داشته باشد. اين سوال اول كه چرا بايد ياد عاشورا را زنده نگه داريم؟
درمورد برپايى مراسم عزادارى از سوی اهلبيت(ع) روايات فراوانی است که در ذیل به آن اشاره شده است.
امام رضا عليهالسلام مىفرمايد: "من تذكر مصابنا و بكى لما ارتكب منا كان معنا فى درجتنا يوم القيامة و من ذكر بمصابنا فبكى و ابكى لم تبك عينه يوم تبكى العيون و من جلس مجلساً يحيى فيه امرنا لم يمت قلبه يوم تموت القلوب؛ (همان، ص 278.) كسى كه متذكر مصائب ما شود و به جهت ستمهايى كه بر ما وارد شده، گريه كند، در روز قيامت با ما خواهد بود و مقام و درجه ما را خواهد داشت و كسى كه مصيبتهاى ما را بيان كند و خود بگريد و ديگران را بگرياند، در روزى كه همه چشمها گريان است، چشم او نگريد و هر كسى در مجلسى بنشيند كه در آن مجلس، امر ما را زنده مىكنند، روزى كه قلبها مىميرند، قلب او نخواهد مرد."
امام صادق عليهالسلام به فضيل فرمود: "تجلسون و تحدّثون؟ قال: نعم جعلت فداك، قال: ان تلك المجالس احبها فاحيوا امرنا يا فضيل، فرحم الله من احيى امرنا يا فضيل من ذكرنا او ذكرنا عنده فخرج من عينه مثل جناح الذباب غفرالله له ذنوبه و لو كانت اكثر من زبدالبحر؛ (همان، ص 282 و 289.) آيا مجالس عزا برپا مىكنيد و از اهلبيت و آن چه بر آنان گذشته است، صحبت مىكنيد؟ فضيل گفت: آرى قربانت گردم. امام فرمود: اينگونه مجالس را دوست دارم؛ پس امر ما را زنده گردانيد كه هر كس امر ما را زنده كند، مورد لطف و مرحمت خدا قرار مىگيرد. [اى] فضيل! هر كس از ما ياد كند يا نزد او از ما ياد كنند و به اندازه بال مگسى اشك بريزد، خدا گناهانش را مىآمرزد؛ اگر چه بيش از كف دريا باشند".
امام موسى كاظم(ع) مىفرمايد: "چون ماه محرم فرا مىرسيد، ديگر پدرم خندان نبود؛ بلكه اندوه از چهرهاش نمايان مىشد و اشك بر گونهاش جارى بود، تا آنكه روز دهم محرم فرا مىرسيد. در اين روز، مصيبت و اندوه امام به نهايت مىرسيد. پيوسته مىگريست و مىفرمود: امروز، روزى است كه جدم حسينبنعلى عليهالسلام به شهادت رسيد". (امام حسن و امام حسين، ص 143.)
روایتی به عزادارى امام سجاد(ع) اشاره دارد؛ این که حزن امام سجاد(ع) بر پدرش امام حسین(ع) به صورتى بود كه دوران زندگى او، همراه با اشك بود. عمده اشك آن حضرت بر مصايب سيدالشهداء عليهالسلام بود و آن چه بر عموها، برادران، عموزادهها، عمهها و خواهرانش گذشته بود تا آنجا كه وقتى آب مىآوردند تا حضرت ميل كند، اشك مباركشان جارى مىشد و مىفرمود: چگونه بياشامم؛ در حالى كه پسر پيامبر را تشنه كشتند؟ (بحارالانوار، ج 44، ص 145.)
/1325/ت۳۰۳/ج